دوقلوها
می خواستم بگم خیلی خوشحالم که دارید بزرگ می شید شاید کسی منو درک نکنه شاید خیلی ها از این همه خوشحالی من که داریم به تولد دوسالگی نزدیک می شیم تعجب کنند ولی من متلاشی شدم تا شما رو به اینجا رسوندم تنهای تنها یک لحظه کسی نبود که وقتی دارید گریه می کنید کمکم کنه خیلی سختی کشیدم خیلییییییی البته از حق نگذریم باباجون خیلی بهم کمک کرد و می کنه در واقع بزرگترین شانس زندگی من به جز تولد شما وجود بابای مهربونتون هست خدایا شکرت که همسرم هست وقتی به دنیا اومدید تمام ارزوی من این بود که کاش به موقع دنیا می یومدید کاش وزنتون بیشتر از 2.5 بود کاش یکم بزرگتر بودید اینقدر متر به دست قد و دور سرتون رو اندازه می گرفتم ک...
نویسنده :
مامانی
10:19